روانشناسی تربیتی در ایران و غرب: گذشته، حال و آینده(بخش اول)
روانشناسی تربیتی1مطالعهء چگونگی تدریس و تربیت و کارآیی آنها در وضعیتهای آموزشی،در روانشناسی تدریس و یادگیری،در روانشناسی دانشآموز و معلم و کلاس و مدرسه و در روانشناسی اجتماعی محیطها و سازمانهای آموزشی است.روانشناسی تربیتی با حوزههای دیگر علوم،بهویژه با دانشهای روانشناسی،علوم تربیتی،علوم اجتماعی،فلسفه و اخلاق،فرهنگ و هنرها و با پزشکی و بهداشت در ارتباط است.
روانشناسی تربیتی را گاهی شاخهای از روانشناسی و گاهی شاخهای از تعلیم و تربیت دانستهاند.آنچه را امروز با عنوان تعلیم و تربیت یا آموزش و پرورش در ترجمهء کلمهء انگلیسی ẓeducationẒبه کار میبریم،در سنتهای آکادمیک یونانی و فرانسوی،پداگوژی(یعنی دانش و هنر معلمی)نامیده میشد.ریشهء کلمهء یونانی پداگوژی به معنای«راهبری دانشآموز»است و پداگوگ به بردگانی گفته میشده است که مسئولیت بردن و آوردن پسران ارباب خود به مدرسه و مراقبت از آنان را بر عهده داشتهاند(در یونان باستان به دختران چنین آموزشی داده نمیشده است).بنابراین،اصطلاح«آموزش و پرورش»یاẓeducationẒ،کلمهء لاتینی است که جایگزین کلمهء یونانی پداگوژی(pedagogy)است و در زبان انگلیسی به معنای تمام مفاهیم مربوط به تدریس و یادگیری و فعالیتهای تعلیم و تربیت به کار برده میشود(وول فولک وین و پری2، 2006).
در حال حاضر اصطلاح پداگوژی در برخی از دانشگاههای امریکا به کار گرفته میشود و یک نوع دکترای افتخاری با عنوان«دکترای پداگوژی»یا3ẓPed.DẒنیز به افرادی اعطا میشود که کارهای برجستهای در زمینه تعلیم و تربیت انجام دادهاند.دانشمندانی همچون ژان آموس کمنیوس،یوهان هنریش پستالوتزی،فردریک فروبل،ماریا مونته سوری،جان دیوئی،رودلف اشتاینر،سلستین فرنه و پائولو فریره4را میتوان در شمار پداگوگها یا مربیان شناخته شدهء جهان به حساب آورد.
پداگوژی را گاهی استفادهء درست از راهبردهای تدرسی دانستهاند.مثلا پائولو فریره، روشهای آموزش به بزرگسالان را«پداگوژی انتقادی»نامید و معلم را مسئول تدریس درست مبتنی بر فلسفهء انسانی آگاهیبخشی و قرار دادن دانشآموزان در محور تعلیم و تربیت دانسته است.او بر این باور است که دانش و تجربه و وضعیت شخصی و محیطی و پیشینهء دانشآموزان و هدفهای آموزشی را که معلم و دانشآموزان تعیین میکنند،باید اساس کار تدریس و تربیت قرار داد.سنن تعلیم و تربیتی پداگوژیک در قرن نوزده و بیست میلادی نیز بر دیدگاههای رهاییبخش رنسانس استوار بود و اندکاندک چهرهء جهان را متحول کرد.
امروز این دیدگاه در میان روانشناسان و متخصصان تعلیم و تربیت پذیرفته شده که روانشناسی تربیتی یک رشتهء علمی مشخص است که دارای نظریههای خاص،روشهای پژوهش،مسائل و فنون خاص خویش است.روانشناسی تربیتی مطالعه و تحقیق در اندیشه و احساس و عمل کسانی است که مشغول ارائه و دریافت تدریس و تربیت در یک محیط آموزشی و پرورشی هستند و برنامهء تعلیم و تربیتی خاصی را دنبال میکنند.روانشناسی تربیتی دانشی متمایز از سایر رشتههای روانشناسی است و اولین هدف آن فهمیدن و بهبود بخشیدن به تعلیم و تربیت است.کار روانشناسی تربیتی مطالعهء روانشناسانهء مسائل روزمرهء تدریس و تربیت است.در جریان این مطالعات است که اصول،الگوها،نظریهها،اقدامات تربیتی و روشهای عملی تدریس و تربیت و ارزیابی جریانها و تجلیات اندیشه و عواطف و رفتار دانشآموزان و فرآیندهای پیچیدهء اجتماعی و فرهنگی مدارس بررسی میشود.
روانشناسی تربیتی،نه با روانشناسی بلکه،با تدریس و تربیت و با چگونگی کار معلمان و مربیان آغاز میشود.تا وقتی ندانیم که کار تدریس و تربیت در مراکز آموزشی و پرورشی چگونه است و معلمان و مربیان با چه مسائلی در کار خود روبهرو هستند،نمیتوانیم به اهمیت روانشناسی تربیتی برای حل آن مسائل پی ببریم روانشناسی تربیتی در پی ترکیبی از مدلها و روشها و مهارتهای برگرفته از دانش روانشناسی با عملکرد معلمان و دانشآموزان و مدارس است.یافتههای روانشناسی رشد(در جنبههای جسمی،شناختی،زبانی،اجتماعی،اخلاقی، عاطفی و تفاوتهای فردی)،روانشناسی یادگیری(در رویکردهای متفاوت رفتاری،شناختی، پردازش اطلاعات و مدلهای انسانگرایانه)،روانشناسی انگیزش و شخصیت،اصول و روشهای تدریس،آزمون و سنجش و ارزشیابی،بهرهگیری از اطلاعات و تصمیمگیری برای بهبود
تدریس و مسائل ناتوان یادگیری و محرومیتهای اجتماعی و فرهنگی و زبانی در آموزش، عنوانهای اصلی این رشته را تشکیل میدهند.
به نوشتهء گیج و برلینر(1376،ص 55)،روانشناسی تربیتی در واقع رشتهء علمی پایهای در تعلیم و تربیت و بخشی بسیار مهم از دانش روانشناسی و تعلیم و تربیت است.به خلاف کسانی که روانشناسی تربیتی را«کاربرد روانشناسی در تدریس»میدانند و یا کسانی که روانشناسی تربیتی را«پلی در حد فاصل روانشناسی و تعلیم و تربیت»به حساب میآورند، روانشناسی تربیتی مهمترین سرمایهء علمی برای تدریس و یادگیری و تربیت و یک رشتهء مستقل علمی است که در انجام کار دشوار و پیچیدهء تعلیم و تربیت به ما کمک میکند.
روانشناسی تربیت،میتواند در بسیاری از جنبههای عملی آموزش به ما بصیرت بدهد.این علم،ایدههایی در مورد عوامل مؤثر بر یادگیری در خانواده،مدرسه،محیطهای شغلی و محیط اجتاعی ارائه میدهد.روانشناسی تربیتی،همچنین در مدیریت آموزشی،برنامهریزی درسی، مشاوره و سایر جنبههای آموزشی و پژوهشی و کاربردی تدریس و تربیت حائز اهمیت بسیار است.
دانش روانشناسی تربیتی،عموما،دارای پنج وظیفهء اساسی است:انتخاب هدفها؛شناخت ویژگیهای دانشآموز؛شناختن و به کار بردن نظریههای مربوط به فرآیند یادگیری و رشد؛ انتخاب و بهکارگیری روشهای تدریس و تربیت و ارزشیابی یادگیری و رشد دانشآموزان.هر یک از پنج وظیفهای که در الگوی فرایند تدریس و تربیت(لطفآبادی،1387،ص 29) مشاهده میشود دارای بنیادهای نظری و اصول و قوانین مبتنی بر پژوهش هستند.این نظریههای بنیادی،همانند سایر نظریههای علوم انسانی،نزد دانشمندان و مکاتب گوناگون روانشناسی و روانشناسی تربیتی متفاوت از یکدیگرند.به همین دلیل ما باید نظریههای معینی را برای تبیین هریک از موضوعهای تدریس و تربیت انتخاب کنیم.این انتخاب باید هم دارای بنیاد علمی و خردمندانه و هم دارای تناسب اجتماعی و فرهنگی باشد.
جدا از اتکا ب نظریههای محکم پایهای،تدریس و تربیت باید براساس اصول و قوانینی صورت گیرد که در پژوهشهای روانشناسی تربیتی به دست آمده است.کار در هریک از پدیدههای تدریس و تربیت،در هر زمان و در هر شرایط نیاز به بررسیها و پژوهشهایی جدید
دارد،تا بتوان از درستی آن مطمئن شد.از این طریق میتوان اطلاعاتی سازمانیافته از هر پدیده یا هریک از مفاهیم تدریس و تربیت به دست آورد.
درحالیکه دستیابی به اصول و قوانین روانشناسی تربیتی از نظریهپردازی و پژوهش آغاز میشود،تبیین درستی اصولی که با پژوهش به دست آمده نیز از طریق بازنگری نظریههای پایهای و بررسی سازوکارهایی که تعیینکننده و نظامبخش تدریس و تربیت است حاصل میشود.نظریهها و اصول روانشناسی تربیتی،وسیلهای اساسی در دستیابی به هدفهای تدریس و تربیت است.اما،بهکارگیری آنها پیچیدهتر از آن است که تصور میشود.برنامه و عمل تدریس و تربیت نیز باید بر پژوهشهای محکم روانشناسی تربیتی،خاصه بر پژوهشهای کیفی و مطالعات موردی،بنا شود.برای آنکه خود معلم چنین پژوهشهایی را در جریان تدریس و تربیت و صورت دهد،او نیازمند برخورداری از غنای دیدگاههای نظری و شناخت مبانی و اصول و قوانین روانشناسی تربیت و اندیشهء نقاد و ذهن جستجوگر است.چنین معلمی معمار اصلی تدریس و تربیت به شمار میآید.
>2.تاریخ تحول روانشناسی تربیتی در جهان
روانشناسی تربیتی،مانند دیگر شاخههای روانشناسی و تعلیم و تربیت،از علوم انسانی، فلسفه و نیز فلسفهء تربیت جدا شده است،این حوزه از دانش نمیتواند مدعی آن باشد که برای نخستینبار به تحلیل نظامدار فرایندهای آموزشی دست زده است،زیرا در زمانهای بسیار دور نیز چنین کوششهایی،به گونهای ذهنی و ساده،صورت میگرفته است.حتی مربیانی چون کنفوسیوس و دموکریت1و سقراط و فردوسی و سعدی و کمنیوس2و روسو نیز به بررسی و طبقهبندی و اظهار نظر در محتوا و روشهای آموزشی و تربیتی پرداخته بودند.کوششهای بسیاری از این مربیان در کشورهای خودشان،مثلا در چین و یونان و ایران،تداوم قابل ذکری نیافت.اما در اروپا و امریکا،از قرن نوزدهم به بعد،دانشمندانی چون ویلیام جیمز،استانلی هال،ماریا مونته سوری،آلفرد بینه،لو ویگوتسگی،ژان پیاژه،جروم برونر3و دیگران به کوششهای جدید دست زدند و دانش جدید روانشناسی تربیتی را بنیاد نهادند.
(1). Democritus
(2). Comenius
(3). William JamesŪMontessoriŪAlfred BinetŪLev VygotskyŪStanley HallŪJean PiagetŪ Jerome Bruner
تمایز اساسی روانشناسی تربیتی در گذشته و حال اساسا در بهکارگیری روشهای علمی جدید پژوهشی،یعنی مشاهدهء نظامدار و تجربهگرایی در مسائل تدریس و تربیت است که در گذشته معمول نبود.حتی در آغاز شکلگیری روانشناسی تربیتی در اواخر قرن نوزدهم، تردیدهایی در اصالت علمی این رشته میشده است.مثلا ویلیام جیمز میگفت:«روانشناسی از نوع دانش و تدریس از نوع هنر است و دانش را نمیتوان مستقیما از هنر استخراج کرد.بلکه به ذهنی نوآور نیازمندیم که از عهدهء چنین کاری برآید»(ویلیام جیمز،1899/1983).اما این نظر در همان سالها تغییر کرد و دانشمندانی چون استانلی هال و ادوارد ثرندایک1برعلمی بودن روانشناسی تربیتی پافشاری کردند.مطالعات ثرندایک و نظریهء شرطیسازی ابزاری2او زمینه را برای مطالعات مربوط به آموزش برنامهای،یادگیری تا حد تسلط و یادگیری به کمک کامپیوتر3 فراهم آورد.
>3.دانشمندان بزرگ روانشناسی تربیتی در جهان و نظریههای آنان
پیدایش و رشد روانشناسی تربیتی جدید با مطالعات و آثار آلفرد بینه در اروپا و استانلی هال در امریکا شروع میشود و با نام دانشمندانی به نام همراه است که هریک از آرایی ارزشمند در این حوزه از دانش روانشناسی ارائه کردهاند.از این میان زیمرمان و شانک4(2003)نامهای زیر را به ترتیب حروف الفبای لاتین برشمردهاند:آلبرت باندورا،آلفرد بینه،بنیامین بلوم،آن براون،جروم برونر،لی کرانباخ،جان دیوئی،ناتانیل گیج،رابرت گانیه ویلیام جیمز،ماریا مونته سوری،ژان پیاژه،رابرت استرنبرگ،هربرت سیمون،بروس فردریک اسکینر،چارلز اسپیرمن، لوئیس ترمن،ادوارد ثرندایک و لو سمینوویچ ویگوتسکی5.
(1). Stanley Hall Edward Thorndike
(2). Instumental conditioning
(3). Programmed instuctionŪMastery learningŪ Computer-based learning
(4). Zimmerman Schunk
(5). Albert Bandura 1925-ŪAlfred Binet 1857-1911ŪBenjamin Bloom 1913-1999ŪAnn Brown 1943-1999ŪJerome Bruner 1915-ŪLee Cronbach 1916-2001ŪJohn Dewey 1859-1925Ū Nathaniel Gage 1917ŪRobert Gagne? 1916-2002ŪWilliam James 1842-1910ŪMaria Montessori 1870-1952ŪJean Piaget 1896-1980ŪHerbert Simon 1916-2001ŪRobert Sternberg 1949-Ū Burrhus Frederic Skinner 1904-1990ŪCharles Spearman 1863-1945ŪLewis Terman 1877- 1956ŪEdward L.Thorndike 1874-1949Ū Lev Semenovich Vygotsky 1896-1934
رشد و پیشرفت روانشناسی تربیتی مرهون دانشمندان مذکور است و می توان به سه دوره تقسیم کرد:
1.دورهء شکلگیری از سال 1890 تا 1920 که شخصیتهایی چون ویلیام جیمز،آلفرد بینه، جان دیوئی،ادوارد ثراندایک،لوئیس ترمن و ماریا مونتسوری در آن نقشی مهم داشتهاند؛
2.دورهء شهرتیابی از سال 1920 تا 1960 که میتوان لو ویگوتسکی،بروس اسکینر،ژان پیاژه،لی کرانباخ،و رابرت گانیه را مهمترین چهرههای این دوره دانست؛
3.دورهء معاصر از سال 1960 تاکنون.که چهرههای شاخص آن بنیامین بلوم،ناتالی گیج، جروم برونر،هاوارد گاردنر،آلبرت باندورا،رابرت استرنبرگ و آن براون هستند.
ایدههای اساسی و یافتههای پژوهشی نوآورانهء هریک از این دانشمندان موجب تحول تاریخی و روانشناسی تربیت شده است.مثلا ویگوتسکی با نظریهء روانشناسی اجتماعی-فرهنگی و آلبرت باندورا با نظریهء شناختی-اجتماعی توانستهاند دانش تدریس و تربیت را با گامهایی بلند به پیش ببرند.چکیدهای از دیدگاهها و یافتههای سه دانشمند از دورهء اول(یعنی آلفرد بینه، جان دیوئی و ادوارد ثرندایک)،یک دانشمند از دورهء دوم(یعنی لو ویگوتسکی)و دو دانشمند از دورهء سوم(یعنی آلبرت باندورا و رابرت استرنبرگ)را که نقشی مهم در تحولات روانشناسی تربیتی داشتهاند در اینجا ارائه میکنیم.