معرفی اساتید برجستۀ تربیتی ایران و جهان
خاطرات و وقايع تحصيل : در سال دوازدهم تحصيلي، روزنامه هرالد تريبيون (آمريكا) بورسي گذاشته بود كه در آن از جوانان كشورهاي مختلف براي سه ماه دعوت مي كرد با خانواده هاي آمريكايي آشنا شوند. متقاضيان در ايران بايد تحت نظارت آموزش و پرورش، امتحان مي دادند. دراين امتحان، يكي از پذيرفته شدگان، زهره سرمد بود و اين نخستين سفر به آمريكا، انگيزه اي شد كه او به تحصيل در آمريكا علاقه مند شود، اگرچه او در كنكورهاي داخلي نيز شركت كرده و در رشته هايي چون داروسازي و دندانپزشكي هم قبول شده بود. ولي به قصد سفر به آمريكا، از تحصيل در ديگر رشته ها سر باز زد و براي اين كه اينجا قبول نشود اصلاً براي كنكور درس نخوانده بود با اين حال در چند رشته و دانشگاه قبول مي شود
هم دوره اي ها و همکاران : از همكاران زهره سرمد ميتوان به دكتر قخري امين اشاره كرد كه به سال ۱۳۴۱ در دانشسراي عالي اولين بار وي به همراه دكتر فخري امين، آمار را تدريس كردند
همسر و فرزندان : زهره سرمد، همسر «مهرداد بهار» و عروس «ملك الشعراي بهار» (شاعر نامي و بزرگ ايران) است. همسرش ۱۲ سالي مي شود كه او را تنها گذاشته و به ديار باقي شتافته است. او نيز در زبان هاي باستاني و اساطيري تخصص دارد، سرمد مي گويد: «او هم مانند من به تحليل بيشتر اعتقاد داشت تا به توصيف. من خودم به هيچ وجه حافظه شعري خوبي ندارم. من و همسرم، هيچ كداممان يك بيت شعر حفظ نبوديم. چون به رشته هاي تحليلي رفته بوديم. من اصلاًمخالفم كه بچه ها چيزي را حفظ كنند. براي اين كه حافظه خسته و پرمي شود. رشته من هم يادگرفتني است. من بيشتر امتحاناتم را open book (كتاب باز) برگزارمي كنم. چون ما خيلي بچه ها را به حفظ كردن وادار مي كنيم. از آنها نمي خواهيم كه بفهمند و تحليل كنند. متأسفانه تفكر را يادشان نمي دهيم. آنها بايد فكر كنند.»
مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : زهره سرمد در سال هاي پيش و پس از انقلاب ، مدير گروه مباني رواني آموزش و پرورش بوده و مدتي نيزدرمقام معاون پژوهشي دانشكده علوم تربيتي به ارائه خدمت پرداخته است.
فعاليتهاي آموزشي : زهره سرمد به سال ۱۳۴۱ در دانشسراي عالي استخدام و مشغول تدريس مي شود. اولين بار او به همراه دكتر فخري امين، آمار را تدريس كردندپس از بازگشت از آمريكا و اخذ مدرك دكترا به دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران، كه آن هنگام (سال ۱۳۴۵) تازه تأسيس شده بود، رفت و استخدام شد و از آن سال تا زمان بازنشستگي آنجا بود. وي همچنين دستيار تدريس درس آمار روانشناسي از ۱۳۴۲ تا ۴۴ در دانشگاه استنفورد نيز بوده است.
مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : برنامه كارشناسي ارشد روانشناسي تربيتي را زهره سرمد بازنويسي و تنظيم كرده است و اين كار از جانب ستاد انقلاب فرهنگي (به مسئوليت دكتر شريعتمداري) به او محول شده بود. به دليل رفت و آمدهاي بسيارش به خارج از كشور براي سرزدن به فرزندان ، نتوانست چندان كه بايد درتنظيم دكتراي روانشناسي تربيتي هم فعال باشد و فقط به ارائه نظريه هايي دراين باره اكتفا كرد.
ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : بيش ترين فعاليت هاي زهره سرمد در حوزه تحقيق و تدريس بوده، آن هم در رشته اي كه به قول خودش از اهميت بالايي برخوردار است و كمتر كسي توان و دانش تدريس آن را دارد؛ متدولوژي آمار و اندازه گيري تربيتي.
با اين كه بارها انجمن ها و هيأت هاي علمي از او دعوت كرده اند تا در چنين جلساتي شركت داشته باشد، ولي او به دليل مشغله فراوان و اهميت تحقيقاتي علمي خويش، نمي تواند به اين درخواست ها پاسخ مثبت بدهد. با اين حال در تركيب هيأت تحريريه مجله دانشگاه تهران و دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي حضور داشته است. گاهي نيز براي نمونه، دانشگاه شيراز برايش مقاله هايي مي فرستادند تا او درموردشان نظر دهد:« در واقع به اين نتيجه رسيدم كه اگر آدم حواسش جمع نباشد، آنقدر او را به مسيرهاي فرعي مي كشانند كه از مسير اصلي اش باز مي ماند. وزارت علوم گاهي مرا براي كنكور و سنجش و اينها دعوت مي كرد، ولي واقعاً نمي توانستم با آنها همكاري كنم. چون خانواده و فرزند داشتم و بايد به آنها مي رسيدم. آدمي مانند من فرق مي كند با زني كه ازدواج نكرده و فرزندي ندارد. خانواده براي من هميشه مهم بوده و هست.»
آرا و گرايشهاي خاص : زهره سرمد مي گويد: «ما آمار را كاربردي و در رشته هاي روانشناسي و علوم تربيتي و به طور كلي علوم رفتاري به كار مي بريم. البته جامعه شناسي هم جزو آنهاست. من خيلي به رشته متدولوژي و آمار اهميت مي دهم، زيرا رشته اي است كه اگر آن را ندانيد، بي سواديد. نمي توانيد ژورنال هايتان را بخوانيد. نمي توانيد بفهميد مقالات درباره چه حرف مي زنند و متأسفانه در سال هاي اخير كمتر كسي را داشتيم كه در خارج از كشور تحصيل كرده باشد و بيايد اينجا كار كند. خيلي بندرت، شايد يكي،دو نفر از كانادا آمده باشند. آنها هم فقط برخي قسمت ها را تدريس مي كنند. مانند دكتر قاضي طباطبايي كه هم اكنون دانشكده علوم تربيتي هم از ايشان استفاده مي كند، ولي اين افراد بسيار كم هستند. من سعي كردم دانشجويان مستعد خودم را كه به اين رشته علاقه مندند طوري تربيت كنم كه بتوانند در آينده جايگزين ما شوند. با اين حال بايد براي جايگزين كردن افرادي كه پيش از اين بوده اند، كوششي صورت بگيرد. نيروهاي تازه نفس را بايد براي دوره هايي به خارج از كشور بفرستند كه دانششان را تكميل كنند.»
جوائز و نشانها : به دليل ترجمه كتابي حجيم درحدود ۹۰۰صفحه كه به همراه دكتر مهتاش اسفندياري، برگردان آن را به فارسي برعهده گرفته بودند و نشر دانشگاهي به چاپ رسيده بود، از سوي دانشگاه الزهرا (سلام الله عليها) تقديرنامه اي به زهره سرمد اعطا شد.
چگونگي عرضه آثار : دكتر زهره سرمدي علاوه بر تاليف و ترجمه تاكنون در كنگره هاي خارجي بسياري شركت داشته و مقاله هايي ارائه كرده است كه از آن تعداد ، دوموردش درمجله هاي خارجي به چاپ رسيده اند. همچنين مقاله هايي در انجمن بين المللي آمار (تركيه) در سال ۱۹۹۷ به همراه سخنراني و در كشورهاي كانادا و آمريكا عرضه كرده است.
هم دوره اي ها و همکاران : از همكاران زهره سرمد ميتوان به دكتر قخري امين اشاره كرد كه به سال ۱۳۴۱ در دانشسراي عالي اولين بار وي به همراه دكتر فخري امين، آمار را تدريس كردند
همسر و فرزندان : زهره سرمد، همسر «مهرداد بهار» و عروس «ملك الشعراي بهار» (شاعر نامي و بزرگ ايران) است. همسرش ۱۲ سالي مي شود كه او را تنها گذاشته و به ديار باقي شتافته است. او نيز در زبان هاي باستاني و اساطيري تخصص دارد، سرمد مي گويد: «او هم مانند من به تحليل بيشتر اعتقاد داشت تا به توصيف. من خودم به هيچ وجه حافظه شعري خوبي ندارم. من و همسرم، هيچ كداممان يك بيت شعر حفظ نبوديم. چون به رشته هاي تحليلي رفته بوديم. من اصلاًمخالفم كه بچه ها چيزي را حفظ كنند. براي اين كه حافظه خسته و پرمي شود. رشته من هم يادگرفتني است. من بيشتر امتحاناتم را open book (كتاب باز) برگزارمي كنم. چون ما خيلي بچه ها را به حفظ كردن وادار مي كنيم. از آنها نمي خواهيم كه بفهمند و تحليل كنند. متأسفانه تفكر را يادشان نمي دهيم. آنها بايد فكر كنند.»
مشاغل و سمتهاي مورد تصدي : زهره سرمد در سال هاي پيش و پس از انقلاب ، مدير گروه مباني رواني آموزش و پرورش بوده و مدتي نيزدرمقام معاون پژوهشي دانشكده علوم تربيتي به ارائه خدمت پرداخته است.
فعاليتهاي آموزشي : زهره سرمد به سال ۱۳۴۱ در دانشسراي عالي استخدام و مشغول تدريس مي شود. اولين بار او به همراه دكتر فخري امين، آمار را تدريس كردندپس از بازگشت از آمريكا و اخذ مدرك دكترا به دانشكده علوم تربيتي دانشگاه تهران، كه آن هنگام (سال ۱۳۴۵) تازه تأسيس شده بود، رفت و استخدام شد و از آن سال تا زمان بازنشستگي آنجا بود. وي همچنين دستيار تدريس درس آمار روانشناسي از ۱۳۴۲ تا ۴۴ در دانشگاه استنفورد نيز بوده است.
مراکزي که فرد از بانيان آن به شمار مي آيد : برنامه كارشناسي ارشد روانشناسي تربيتي را زهره سرمد بازنويسي و تنظيم كرده است و اين كار از جانب ستاد انقلاب فرهنگي (به مسئوليت دكتر شريعتمداري) به او محول شده بود. به دليل رفت و آمدهاي بسيارش به خارج از كشور براي سرزدن به فرزندان ، نتوانست چندان كه بايد درتنظيم دكتراي روانشناسي تربيتي هم فعال باشد و فقط به ارائه نظريه هايي دراين باره اكتفا كرد.
ساير فعاليتها و برنامه هاي روزمره : بيش ترين فعاليت هاي زهره سرمد در حوزه تحقيق و تدريس بوده، آن هم در رشته اي كه به قول خودش از اهميت بالايي برخوردار است و كمتر كسي توان و دانش تدريس آن را دارد؛ متدولوژي آمار و اندازه گيري تربيتي.
با اين كه بارها انجمن ها و هيأت هاي علمي از او دعوت كرده اند تا در چنين جلساتي شركت داشته باشد، ولي او به دليل مشغله فراوان و اهميت تحقيقاتي علمي خويش، نمي تواند به اين درخواست ها پاسخ مثبت بدهد. با اين حال در تركيب هيأت تحريريه مجله دانشگاه تهران و دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي حضور داشته است. گاهي نيز براي نمونه، دانشگاه شيراز برايش مقاله هايي مي فرستادند تا او درموردشان نظر دهد:« در واقع به اين نتيجه رسيدم كه اگر آدم حواسش جمع نباشد، آنقدر او را به مسيرهاي فرعي مي كشانند كه از مسير اصلي اش باز مي ماند. وزارت علوم گاهي مرا براي كنكور و سنجش و اينها دعوت مي كرد، ولي واقعاً نمي توانستم با آنها همكاري كنم. چون خانواده و فرزند داشتم و بايد به آنها مي رسيدم. آدمي مانند من فرق مي كند با زني كه ازدواج نكرده و فرزندي ندارد. خانواده براي من هميشه مهم بوده و هست.»
آرا و گرايشهاي خاص : زهره سرمد مي گويد: «ما آمار را كاربردي و در رشته هاي روانشناسي و علوم تربيتي و به طور كلي علوم رفتاري به كار مي بريم. البته جامعه شناسي هم جزو آنهاست. من خيلي به رشته متدولوژي و آمار اهميت مي دهم، زيرا رشته اي است كه اگر آن را ندانيد، بي سواديد. نمي توانيد ژورنال هايتان را بخوانيد. نمي توانيد بفهميد مقالات درباره چه حرف مي زنند و متأسفانه در سال هاي اخير كمتر كسي را داشتيم كه در خارج از كشور تحصيل كرده باشد و بيايد اينجا كار كند. خيلي بندرت، شايد يكي،دو نفر از كانادا آمده باشند. آنها هم فقط برخي قسمت ها را تدريس مي كنند. مانند دكتر قاضي طباطبايي كه هم اكنون دانشكده علوم تربيتي هم از ايشان استفاده مي كند، ولي اين افراد بسيار كم هستند. من سعي كردم دانشجويان مستعد خودم را كه به اين رشته علاقه مندند طوري تربيت كنم كه بتوانند در آينده جايگزين ما شوند. با اين حال بايد براي جايگزين كردن افرادي كه پيش از اين بوده اند، كوششي صورت بگيرد. نيروهاي تازه نفس را بايد براي دوره هايي به خارج از كشور بفرستند كه دانششان را تكميل كنند.»
جوائز و نشانها : به دليل ترجمه كتابي حجيم درحدود ۹۰۰صفحه كه به همراه دكتر مهتاش اسفندياري، برگردان آن را به فارسي برعهده گرفته بودند و نشر دانشگاهي به چاپ رسيده بود، از سوي دانشگاه الزهرا (سلام الله عليها) تقديرنامه اي به زهره سرمد اعطا شد.
چگونگي عرضه آثار : دكتر زهره سرمدي علاوه بر تاليف و ترجمه تاكنون در كنگره هاي خارجي بسياري شركت داشته و مقاله هايي ارائه كرده است كه از آن تعداد ، دوموردش درمجله هاي خارجي به چاپ رسيده اند. همچنين مقاله هايي در انجمن بين المللي آمار (تركيه) در سال ۱۹۹۷ به همراه سخنراني و در كشورهاي كانادا و آمريكا عرضه كرده است.
+ نوشته شده در ساعت ۸:۲۶ ق.ظ توسط نسرین نادری
|