رئيس فرهنگستان علوم با تأكيد بر اين كه ما قدر تعليم و تربيت را نمي‌دانيم، گفت: هيچ زماني تعليم و تربيت مثل امروز دشوار نبوده است، در دنياي قديم تربيت چندان دشوار نبود، يك ملاك‌هايي بود كه چه آدمي را بايد پرورش بدهند و اين كار را مي‌كردند، در تمامي آثار افلاطون قوانين مربي است و اين قانون است كه تربيت مي‌كند، در زمان ما قضيه مقداري فرق مي‌كند، قانون ديگر تربيت نمي‌كند، بلكه تربيت بايد مبناي قانون باشد.

وي اضافه كرد: تربيت بايد بين گذشته‌اي كه زود مي‌گذرد و آينده‌اي كه زود مي‌آيد پيوند برقرار كند كه اين كار بسيار دشوار است و اين‌كه مسأله تربيت در دوران ما مشكل است براي اين است كه در دوراني كه بايد تمامي چيزها نو شود، نه مي‌توان از سنت و گذشته چشم پوشيد و نه آينده را نديد.

دكتر داوري با تأكيد بر اين‌كه دكتر كاردان و دكتر شريعتمداري كار بزرگي كه انجام دادند اين بود كه ما تعليم و تربيت را كوچك نشماريم، گفت: براي تعليم و تربيت درست بايد جهان را شناخت و آموزش و پرورش هم كار بزرگ ارتباط بين خانه و جهان را به عهده بگيرد و دانش‌آموز را با دنيا آشنا كند.

رئيس فرهنگستان علوم با تأكيد بر اين‌كه استادان و فرهيختگان هم بايد قواعد تعليم و تربيت را بيان كنند، گفت: دكتر شريعتمداري استاد فلسفه آموزش و پرورش هستند، اين رشته راه را نشان مي‌دهد و راهنمايي مي‌كند، دكتر كاردان هم كارهايي كرده‌اند كه ما قدر آن را نمي‌دانيم، ما قدر ترجمه در علوم انساني را نمي‌دانيم.

داوري اضافه كرد: ترجمه تكنيكي (كتاب‌هاي مهندسي) كار دشواري نيست، اما ترجمه يك اثر ادبي، فلسفي و يا تعليم و تربيت كار بسيار دشواري است، در ترجمه شما نمي‌توانيد عيناً چيزي كه در كتاب است منتقل كنيد، دكتر كاردان كتاب‌هايي را ترجمه كرده‌اند كه زمينه تعليم و تربيت بود و اهتمامي كه به روانشناسي تربيتي داشتند امروز در عداد كارهاي دانشگاهي است.

وي افزود: دكتر شريعتمداري هم متمم و مكمل دكتر كاردان هستند، ايشان تأكيدي كه برروش آموزش و پرورش دارند اين است كه معلم دانش‌آموزان خودش را بايد چنان بار بياورد كه طرح مسأله كنند و تا با علم آينده مواجه شوند و مشكلات را درك و از آن بگذرند و اين مسأله‌اي است كه ما به آن نمي‌پردازيم.

دكتر داوري در پايان گفت: در تربيت نمي‌توان گذشته و سنت را رها كرد چون زير پاي شما سست مي‌شود و پشتوانه نداريد و اگر آينده را هم رها كنيد نمي‌توانيد مشكلات را حل كنيد، اين بحران، بحران طبيعي است و بايد با اين بحران و چگونگي گذر از اين بحران آشنا شويم.

بنابراين گزارش، دكتر مهدي گلشني عضو پژوهشگاه علوم انساني هم در اين مراسم با اشاره به اين‌كه آشنايي من با دكتر كاردان از سال 69 شروع شده است، گفت: دكتر كاردان در نقد با كسي رودربايستي نداشتند، اما ادب نقد را كاملاً رعايت مي‌كردند و با بينش بسيار وسيع به قضايا نگاه مي‌كردند.

دكتر گلشني به تشريح ديدگاه‌هاي دكتر كاردان درباره تاريخ علم در كشور اشاره كرد و گفت: دكتر كاردان معتقد بود كه علم جديد در دوران قاجاريه وارد كشور شد و علت آن هم شكست ايران مقابل روس‌ها بود، بعد از آن شكست ما ايرانيان متوجه شديم كه غربي‌ها داراي علم و فن هستند ما نه.

وي افزود: متأسفانه كساني كه مزاياي فن و علم اروپا را ديدند فقط به فن آن توجه كردند و علم را به بوته فراموشي سپردند براي همين بجاي اين‌كه دارالعلوم تأسيس كنند، دارالفنون درست كردند.

دكتر گلشني تأكيد كرد: در آن دوران ايراني‌ها به خصوص سياستمداران غفلت و به علم توجهي نكردند و متوجه نشدند ريشه تمامي فنون علم است و اين كه علم باعث ايجاد فن مي‌شود نه برعكس.

عضو پژوهشگاه علوم انساني با اشاره به اين‌كه در ترجمه هم فقط به ترجمه كتاب توجه شد و به علم و نوآوري توجهي نشد، گفت: فرق ما با ژاپني‌ها اين بود كه آن‌ها زود متوجه شدند كه تمامي غرب فن نيست بلكه اين علم است كه موجب خلاقيت و نوآوري توليد فن مي‌شود.

وي با انتقاد از بي‌توجهي به علم در برخي از دانشگاه‌هاي كشور گفت: چند سال پيش ما خواستار ايجاد پژوهشگاه فلسفه در دانشگاه صنعتي شريف شديم كه دكتر سهراب‌پور رئيس وقت دانشگاه گفت اگر من بگويم به اين درخواست توجهي نمي‌شود، سال گذشته هم مجدداً خواستار ايجاد پژوهشگاه فلسفه و علم در دانشگاه شديم كه رئيس دانشگاه گفت به درخواست ما توجهي نمي‌شود ما به دليل ضرورت و اهميت اين درخواست نامه‌اي به وزير علوم نوشتيم و ايشان جواب دادند دانشگاه صنعتي جاي پژوهشگاه فلسفه و علم نيست اگر مي‌خواهيد اين كار را انجام دهيد، برويد در يك دانشگاه ديگر كه صنعتي نباشد.

دكتر گلشني با طرح اين پرسش كه مگر دانشگاه‌هاي صنعتي بايد با علم و فلسفه بيگانه باشند، گفت: متأسفانه علوم انساني و علوم پايه در كشور ما جايگاهي ندارد و ما تا وقتي كه به توليد علم نرسيم پيشرفت نخواهيم كرد.

عضو پژوهشگاه علوم انساني با انتقاد از تبليغات زياد براي چاپ مقالات در ISI گفت: اين كه تعداد مقالات چاپ شده در مجلات علمي دنيا مانند ISI را مايه پيشرفت بدانيم غلط است، تعداد زيادي از اين مقالات در مجلات سطح پايين ISI چاپ مي‌شود و تقريباً اكثر آن‌ها هم فاقد نوآوري و خلاقيت هستند.

دكتر گلشني تأكيد كرد: بايد ببينيم چاپ چندتا از اين مقالات در ISI در جهان صدا كرده است و موجب توليد علم شده است و چقدر توانسته‌اند مشكلات ما را حل كنند.

دكتر گلشني افزود: دكتر كاردان مي‌گفت ما فكر مي‌كرديم كه فقط بايد فن غرب را تجليل كنيم، لذا فرهنگ خودمان را هم فراموش كرديم و فراموش كرديم كه در زماني كه تمدني اسلامي در اوج بود و ما پيشرفت كرديم در آن دوران علم مبناي كار بود.

وي اضافه كرد: در دوران اخير ما به تجليل از غرب و آن هم فقط جنبه تجربي آن توجه كرده‌ايم، افزود: دكتر كاردان اعتقاد داشت كه براي پيشرفت در تمامي زمينه‌ها بايد بر اين عقده علمي كه از غرب داريم غلبه كنيم، و اين عقده حقارت به غرب است كه ما را عقب نگه داشته و ما بايد بر اين جو غلبه كنيم.

دكتر گلشني با تأكيد بر اين مسأله كه دكتر كاردان اعتقاد داشت كه عواطف و احساسات در نتيجه تحقيقات علمي اثر دارد، گفت: دكتر كاردان مي‌گفت كه محققين ما فكر مي‌كنند كه با ذهن خالي به سراغ علم مي‌روند در حالي كه اين طور نيست و عواطف و احساسات در آن تأثير دارد و در جمع‌بندي ذهنيات اثر مي‌گذارد و هشدار مي‌دادند كه از بعد فكري خود در علوم استفاده كنيد.استاد دانشگاه صنعتي شريف با اشاره به اين‌كه دكتر كاردان معتقد بود كه دانشگاه‌هاي ما نه معنوي و نه اسلامي شده‌اند، گفت: او مي‌گفت كه دانشگاه‌هاي ما نه فقط معنوي‌تر نشده‌اند بلكه مادي‌تر هم شده‌اند. در قبل برخي استادان اگر كاري انجام مي‌دادند درخواست وجه نمي‌كردند، اما اكنون استادان ما براي انجام هركاري درخواست مادي دارند.

دكتر گلشني با تأكيد بر اين‌كه بايد حالت معنوي در دانشگاه‌هاي ما احيا و تقويت شود، گفت: به صرف اين‌كه بگوييم ما دانشگاه اسلامي داريم، تربيت اسلامي شكل نمي‌گيرد.

عضو پژوهشگاه علوم انساني با اعلام اين‌كه جناب دكتر كاردان در سال‌هاي آخر عمر از اين‌كه بازنشسته شده بودند خيلي تألم روحي‌ داشتند، گفت: نكته مهم اين است كه در كشور ما اهميتي به بزرگان علم داده نمي‌شود، در قبل از انقلاب از استاد همايي به آن شكل تجليل مي‌شود، اما در بعد از انقلاب دانشگاه‌هاي ما از استوانه‌هاي علمي خود روز به روز خالي‌تر مي‌شود و به آن هم افتخار مي‌كنيم و علت آن هم اين است كه افراد بي‌سواد در مصدر برخي كارها قرار گرفته‌اند.

وي افزود: زماني كه مجله نيچر كه خودشان آن را مهم تلقي مي‌كنند، مي‌گويد بايد بازنشستگي را بازنشسته كرد من اين نوع بازنشستگي را نه انساني و نه اسلامي مي‌دانم.

دكتر گلشني افزود: خوشبختانه اين جفايي كه به دكتر كاردان شد به دكتر شريعتمداري نشد، دكتر شريعتمداري آدم متواضع، صاحب علم و كوشا هستند كه هميشه روي تفكر و خلاقيت توجه داشتند و در شوراي عالي انقلاب فرهنگي به شدت طرفدار اين بودند كه كلاس‌هاي از منولوك صرف خارج و ديالوگ واقعي حاكم شود.

وي تأكيد كرد: اما ما تمام افتخارمان اين است كه تعداد فارغ‌التحصيلان دكترا را زياد كنيم و توليد فارغ‌التحصيل را توليد علم مي‌دانيم، اگر جامعه بخواهد از اين بي‌اخلاقي تربيتي بيرون بيايد بايد زمينه تربيت هم در دبيرستان‌ها و هم دانشگاه‌ها ايجاد شود اگر وضعيت اخلاقي جامعه از اين وضعيت تغيير نكند ما آينده خوبي نخواهيم داشت. بنابراين گزارش دكتر غلامعلي افروز هم در ابتداي اين مراسم با اشاره به اين‌كه صلابت شخصي، حرفه‌اي، اجتماعي و معلمي دكتر كاردان كم نظير بود، گفت: دكتر كاردان در جايي كه بايد سخن حق مي‌گفتند آن را با متانت مطرح مي‌كردند. وي با اشاره به اين‌كه دكتر كاردان در سخت‌ترين شرايط دانش نوين روانشناسي را در كشور توسعه دادند، گفت: ايشان ترجمه دقيق و خوب كتاب‌هاي روانشناسي دنيا را براي توسعه اين علم در كشور ضروري مي‌دانستند و خودشان هم در اين زمينه كارهاي بسيار خوبي انجام دادند.وي با اعلام اين‌كه بنياد علمي و فرهنگي كاردان جايزه دكتر كاردان را پايه‌ريزي كرده است، گفت: امسال سومين دوره آن برگزار مي‌شود و بركت آن اين است كه برندگان اين جايزه از جايگاه علمي خوبي برخوردار خواهند شد و براي اين‌كه به درجه استادي در دانشگاه‌ها برسند نيز بسيار مهم است.

بنابراين گزارش سپس تنديس ويژه دكتر محمدعلي كاردان به يار ديرين و همكار ايشان دكتر علي شريعتمداري اهدا شد. بنابر همين گزارش جوايز دكتر كاردان به رساله‌هاي دكتري هم به ترتيب به خانم سولماز مبسم از دانشگاه علامه طباطبايي، فاطمه شهابي‌زاده از دانشگاه آزاد اسلامي، خانم دكتر ثريا اعتمادي از دانشگاه تهران و خانم صفورا سپهري از دانشگاه شهيد بهشتي اهدا شد.